پس از ملامتهای فروید، علوم اجتماعی به مدت نیمقرن با تردید به مذهب مینگریست. مباحث آکادمیک در مورد ایمان از آن بهعنوان عامل ایجاد احساس گناه، سرکوب امیال جنسی، تعصب، ضدیت با روشنفکری و اقتدارگرایی یاد میکردند. اما در حدود بیست سال قبل، دادههای مربوط به تأثیرات روانشناختی مثبتِ ایمان، بهتدریج نیروی مخالفی را پدید آورد. آمریکاییهای مذهبی بهوضوح ازلحاظ سوءمصرف دارو، ارتکاب جرم، طلاق و خودکشی در سطح پایینتری قرار دارند. مادران مذهبی دارای فرزندان معلول، بهتر با افسردگی مقابله میکنند و افراد مذهبی، بهتر با طلاق، بیکاری، بیماری و مرگ، کنار میآیند. واقعیتی که ارتباط مستقیم بیشتری با موضوع دارد این است که دادههای حاصل از بررسیها پیوسته نشان میدهند که افراد مذهبی در مقایسه با افراد غیرمذهبی تا حدودی شادتر بوده و رضایت از زندگی بالاتری دارند.
رابطه علّی بین مذهب وزندگی سالمتر و سازگاری بیشتر با جامعه، یک معما نیست. بسیاری از مذاهب مصرف داروها، ارتکاب جرم و خیانت را منع کرده و نیکوکاری، اعتدال و سختکوشی را تائید میکنند. رابطه علّی مذهب با شادی بیشتر، فقدان افسردگی و بهبودی بهتر به دنبال تجربه یک تراژدی، به آن اندازه سرراست نیست. در دوران طلایی رفتارگرایی، مزایای هیجانی مذهب، بهعنوان نتیجه حمایت اجتماعی بهتر تبیین میشد. بر اساس این ادعا، افراد مذهبی به دورهم جمع میشوند که همین یک اجتماع از دوستان حمایتگر را ایجاد میکند و این احساس بهتری به آنان میدهد. اما به اعتقاد من، یک پیوند اساسیتر وجود دارد: مذاهب امید به آینده را القا کرده و در زندگی معنا ایجاد میکنند.
شِتا سِتی اینگار یکی از استثناییترین دانشجویان دوره کارشناسی بوده است که من تابهحال دیدهام. او کاملاً نابینا بود، در سال آخر تحصیلاتش در این دوره در دانشگاه پنسیلوانیا، برای انجام پایاننامهاش به نقاط مختلف ایالاتمتحده سفر میکرد. او در گردهماییهای مختلف حضور مییافت و رابطه بین خوشبینی و ایمان مذهبی را مورد ارزیابی قرار میداد. او برای این منظور، به صدها پیرو (ادیان مختلف) پرسشنامه داد و دهها موعظه آخر هفته را ضبط کرده و تجزیهوتحلیل نمود و بهدقت آیین مربوط به نماز و قصههای نقلشده برای کودکان را دریازده مذهب ایالاتمتحده موردبررسی قرارداد. نخستین یافته او این است که هرچه یک مذهب بنیادگراتر باشد، پیروان آن خوشبینتر هستند، او پس از بررسی عمیقتر، میزان امیدواری موجود در موعظهها، آیینهای نماز و قصهها را از سایر عوامل ازجمله حمایت اجتماعی تفکیک نمود. او دریافت که افزایش خوشبینی ناشی از افزایش مذهبی بودن، بهطور کامل بهوسیله امیدواری بیشتر توجیه میشود. جولیان، از نورویش در بحبوحه طاعون سیاه در اواسط قرن چهاردهم، دریکی از زیباترین متونی که تابهحال به رشته تحریر درآمده است، چنین میخواند:
همه خوب خواهند شد، آری همه خوب خواهند شد. اوضاع دوباره به سامان خواهد رسید...
او نگفته است تو «دستخوش طوفان نمیشوی، تحقیر نمیشوی، بیمار نمیشوی». ولی او گفته است «تو مغلوب نمیشوی.»
رابطه بین امید به آینده و ایمان مذهبی احتمالاً اساس مقابله مؤثر ایمان با ناامیدی و افزایش شادی است. رابطه معنوی (هم غیرمذهبی و هممذهبی) با شادی، موضوعی است که در قسمتهای بعدی به آن بازخواهیم گشت.
پروفسور مارتین سلیگمن